.

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 36
بازدید دیروز : 144
بازدید هفته : 181
بازدید ماه : 180
بازدید کل : 20288
تعداد مطالب : 739
تعداد نظرات : 19
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


فال حافظ


شعر:(مرغ باغ...)

نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

مقاله:(پلی فونی در شعر)

پلی‌فونی در شعر

نیما یوشیج در ارزش احساسات می گوید: "احساسات هنرمند تابعی اززندگانی اوست درهیچ جای دنیا آثارهنری واحساسات نهفته و تضمین شده عوض نشده‌اند مگر در دنباله عوض شدن شکل زندگی‌های اجتماعی "و بعد در در ادامه می‌افزاید "شعر میوه زندگی‌ست."١

این سخنان ما را بدین سمت رهنمون می‌کند که قبول کنیم شعرهر دورهْ بیانی از زندگی همان دوره است و نمی‌توان از تأثیرات شرایط تاریخی و اجتماعی در آثار هنری اجتناب نمود درضمن اگرچه شعر درهنگام زایش مقوله‌ای‌ست فردی و درونی اما حاصل تعاملات فرد با جامعه و بالعکس است؛ به عبارتی شعر و جامعه با هم رابطه‌ی دیالکتیک دارند و هر دو برهم تأثیرگذارند پس با این‌که شعر در یک لحظه اتفاق می‌افتد اما حاصل اندیشه‌ها و گرایشات درونی و نهادینه شده‌ای‌ست که شاعر در ارتباط با جامعه خود و در طول زندگی خود کسب می‌کند و پس از پردازش و عبور از فیلترهای عاطفی و احساسی آن را به‌صورت یک اثرهنری ارائه می‌کند.

تئوری پلی‌فونیک در شعر مقوله‌ای‌ست که در چند سال اخیر برخی تئوریسین‌های مطرح معاصر فراوان به آن پرداخته‌اند و عموما ً آن‌ را به عنوان یکی از مؤلفه‌های شعر روز مطرح کرده‌اند. نگارنده بر این اعتقاد است که هر تئوری و به‌خصوص این تئوری فارغ از تمام مزایا و محاسن مستتر در آن برای ظهور و رشد و شکوفایی نیاز به بستری شایسته دارد و باید ریشه‌های معرفتی آن در جامعه موجود باشد تا بتوان در شعر به مرحله‌ی عمل رساندش.

اصولا ً هر تحول ادبی‌ای ریشه در تحول اجتماعی دارد، مثلا ً تئوری نیما که نقطه‌ی عزیمت جامعه از سمت سنت به سمت مدرنیسم است حاصل تحولات اجتماعی و سیاسی و انقلاب مشروطه بود. دراین میان، نیما با تأمل و نبوغ شخصی خود تنها ضرورت تغییر را درمی‌یابد و با درک این ضرورت و پشتوانه‌ی فلسفی کانت و دکارت که اساس مدرنیسم را تشکیل می‌دهند و در شرایطی که جامعه در حال پوست‌اندازی و التهاب به‌ سر می‌برد شعر نیمایی را به‌عنوان شعر آوانگارد آن مقطع تاریخی ارائه می‌کند لذا ...


ادامه مطلب
نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

شعر:(چه بود...)

نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

شعر:(شکست)

                   

شکست دل

 

  از شکست دل صـدای بـر نخاسـت              گریـه کردم های وهای بــر نخاست

  در میــان دلبــــران دیــــدم بــسـی              یک نــگـار بــا وفــای  بــر نخاست

  آ نــکه لاف دوستی میز د کجاست             زیــن دیــاران آشـنــای بــر نخاست

  کــاروان عـمـرمن بگذشت  و رفت               حـیـف ازآن بانگ درای بــر نخاست

  از خـــرابـــا ت جــهــان زنــده گی             جــز مخــمر پــارسـای بــر نخاست

  سـوختم « فکرت» زعشقش چون کن

       از طــبـیــبــان هـــم دوای بــر نخاست

نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

شعر: (تو گل سرخ...)

نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

شعر:(من مست...)

من مستِ میِ عشقم هشیار نخواهم شد

وز خوابِ خوشِ مستی بیدار نخواهم شد

امروز چنان مستم از باده یِ دوشینه

تا روز قیامت هم هشیار نخواهم شد

تا هست ز نیک و بد در کیسه ی من نقدی

در کوی جوانمردان عیّار نخواهم شد

آن رفت که می رفتم در صومعه هر باری

جز بر در میخانه این بار نخواهم شد

از توبه و قرایی بیزار شدم، لیکن

از رندی و قلاّشی بیزار نخواهم شد

از دوست به هر خشمي آزرده نخواهم گشت

وز يار به هر زخمي افگار نخواهم شد

چون یار من او باشد بی یار نخواهم ماند

چون غمخورم او باشد غمخوار نخواهم شد

چون ساخته ی دردم در حلقه نیارامم

چون سوخته ی عشقم در نار نخواهم شد

تا هست عراقی را در درگه او باری

بر درگه این و آن بسیار نخواهم شد

 

( فخرالدین عراقی)

نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

شخصیت ها:(سپهری)

سپهری شاعری خطرناک

  

  زمانى كه نادر نادرپور سرپرستى گروه ادب امروز راديو تلويزيون را به عهده داشت، مرا هم به همكارى دعوت كرد. يك شب در خانه نادرپور بودم. هشت كتاب سپهرى تازه درآمده بود. اولين بار بود كه همه اشعار يك شاعر نوپرداز در كتابى منتشر مى شد. نادرپور از اين كار سپهرى خيلى خوشش آمده بود و مى گفت كاش كتاب من هم اين طورى دربيايد. از من خواست كتاب را در برنامه «كتاب روز» راديو معرفى كنم. مسئول اين برنامه ابتدا حسين منزوى و بعداً احمد كسيلا بود. من مطلبى درباره هشت كتاب نوشتم.                                 

 نادرپور آن را خواند و گفت با خيلى از حرف هايت موافقم، اما اجازه بده اين مطلب پخش نشود، چون سهراب دوست من است و آدم حساس و زودرنجى هم هست. نوشته اى را كه مى خوانيد، همان مطلب است كه تقريباً بعد از سى سال براى اولين بار به جاى پخش از راديو، چاپ مى شود. تاريخ نگارش مطلب ۱۸/۵/۱۳۵۶ است. يعنى همان سال انتشار هشت كتاب. آن موقع من جوانى سى ساله بودم. جسارت ها و خامى هاى مرا مى بخشيد. البته من حالا اين طورى فكر نمى كنم.

 

•هشت كتاب

كليات اشعار سهراب سپهرى

ناشر: كتابخانه طهورى

سهراب سپهرى و فروغ فرخ زاد، از خطرناك ترين شاعران امروزند! سهراب سپهرى براى شاعرها خطرناك است و فروغ فرخ زاد براى شاعره ها. شعر شاعران جوان امروز را بيش از هر شاعرى شعر اين دو شاعر تهديد مى كند. شاعر جوان بخت برگشته اى ممكن است اصلاً اشعار سپهرى را نخوانده باشد، اما وقتى منتقد ادبى، شعرش را مى شنود، مى گويد تحت تاثير زبان سپهرى هستى! و شاعر جوان براى اينكه اين وصله به او نچسبد، مجبور است راه طبيعى خود را فراموش كند و دنبال زبانى بگردد كه به هيچ كس شبيه نباشد. به همين دليل شروع مى كند به بندبازى با كلمات. به طورى كه حرف هايش براى خودش هم نامفهوم مى شود! اگر شاعران جوان مى كوشند كه از زير تاثير سپهرى درآيند، سپهرى خودش اسير خودش است و نمى تواند از زير نفوذ شعر خودش درآيد! بهتر است به جاى هرگونه مقدمه چينى هشت كتاب سپهرى را ورق بزنيم و مسير شعرى او را بررسى كنيم.هشت كتاب نفيس ترين كتاب شعر امروز است و اولين كتابى است كه دربرگيرنده همه اشعار يك شاعر نوپرداز است. انتشارات طهورى كارش قابل تحسين است، اگرچه روى كتاب قيمت نزده است، گويا به هزار ريال آن را مى فروشد. اى كاش چنين كلياتى از شاعران ديگر نيز منتشر شود. با در دست داشتن چنين مجموعه اى خيلى خوب مى توان كار يك شاعر را نقد و بررسى كرد. سهراب سپهرى در هشت كتاب به ترتيب تاريخ جلو رفته است. اولين كتابش «مرگ رنگ» نام دارد و ۲۶ سال پيش چاپ شده است. در اين كتاب، سپهرى در آغاز راه است و زبانش شكل پيدا نكرده. و شعرش شبيه شعر بيشتر شاعران آن زمان است و در قالب چارپاره:.....


ادامه مطلب
نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

سخنان ماندگار: (ملتی که ...)

نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

داستان کوتاه :(داستانی زیبا...)

داستاني بسيار زيبا و واقعي

 

در روز اول سال تحصيلى، خانم تامپسون معلّم کلاس پنجم دبستان وارد کلاس شد و پس از صحبت هاى اوليه، مطابق معمول به دانش آموزان گفت که همه آن ها را به يک اندازه دوست دارد و فرقى بين آنها قائل نيست. البته او دروغ مي گفت و چنين چيزى امکان نداشت. مخصوصاً اين که پسر کوچکى در رديف جلوى کلاس روى صندلى لم داده بود به نام تدى  که خانم تامپسون چندان دل خوشى از او نداشت. تدى سال قبل نيز دانش آموز همين کلاس بود. هميشه لباس هاى کثيف به تن داشت، با بچه هاى ديگر نمي جوشيد و به درسش هم نمي رسيد. او واقعاً دانش آموز نامرتبى بود و خانم تامپسون از دست او بسيار ناراضى بود و سرانجام هم به او نمره قبولى نداد و او را رفوزه کرد.

امسال که دوباره تدى در کلاس پنجم حضور مي يافت، خانم تامپسون تصميم گرفت به پرونده تحصيلى سال هاى قبل او نگاهى بياندازد تا شايد به علّت درس نخواندن او پي ببرد و بتواند کمکش کند.

معلّم کلاس اول تدى در پرونده اش نوشته بود: تدى دانش آموز باهوش، شاد و با استعدادى است. تکاليفش را خيلى خوب انجام مي دهد و رفتار خوبى دارد. "رضايت کامل".

معلّم کلاس دوم او در پرونده اش نوشته بود: تدى دانش آموز فوق العاده اى است. همکلاسيهايش دوستش دارند ولى او به خاطر بيمارى درمان ناپذير مادرش که در خانه بسترى است دچار مشکل روحى است.

معلّم کلاس سوم او در پرونده اش نوشته بود: 


ادامه مطلب
نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

دلنوشته ها:( مهمترین...)

نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

دلنوشته ها:( به نسل های...)

نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

دلنوشته ها:( اگرنمی...)

نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

دانستنی ها :

آیا میدانستید که کد کشور روسیه ۰۰۷ است ؟

آیا میدانستید که ارتفاع برج ایفل در سرما و گرما بر اثر انقباض و انبساط ۱۶ ساتنی متر تغییر میکند ؟

آیا میدانستید که عقرب میتواند سه سال بدون غذا زندگی کند ؟

آیا میدانستید که یک کوروکودیل نمی‌تواند زبانش را بیرون در بیاورد ؟

آیا میدانستید که حلزون می‌تواند ۳ سال بخوابد ؟

آیا میدانستید که به طور میانگین مردم از عنکبوت بیشتر می‌ترسند تا از مرگ! ؟

آیا میدانستید که ملت آمریکا بطور میانگین روزانه 73.000 متر مربع پیتزا می‌خورند ؟

آیا میدانستید که پروانه‌ها با پاهایشان می‌چشند ؟

آیا میدانستید که نزدیکترین ستاره به ما ۱ سال نوری فاصله دارد ؟

نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

حکایت:( ارباب شما کیست ؟)

ارباب شما کیست؟

در سالی که قحطی بیداد کرده بود و همه مردم زانوی غم به بغل گرفته بودند، مرد عارفی از کوچه‌ای می‌گذشت، غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است. به او گفت: «چه طور در چنین وضعی می‌خندی و شادی می‌کنی؟»

غلام جواب داد: «من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می‌کنم روزی مرا می‌دهد، پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟»

مرد عارف که از عرفای بزرگ می گوید: «از خودم شرم کردم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی‌دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم!»

نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

بر گزیده ها :( قضاوت...)

نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید! در این وبلاگ - اشعار.داستان ها.طرح های ادبی خودم وهم چنان گزیده اشعار.داستان ها.طنزها.طرح های ادبی وسایرگزیده های ادبی وهنری دیگران به نشر می رسد.

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to f.fekrat.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com