.

.

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 739
تعداد نظرات : 19
تعداد آنلاین : 1

فال حافظ


شخصیت ها:( استاد صلاح الدین...)

 

 

استاد صلاح الدين سلجوقي دانشمند و فيلسوف برتر روزگار خويش

سخن از دانش مرد كبير و فيلسوف نامدار معاصر كشور استاد صلاح الدين سلجوقي است. دانشمندي كه حافظه نيرومند و دانش دايره المعارفي داشت.

خردمندي كه نه تنها در افغانستان، كه در كشورهاي همسايه و عربي به نام هاي فيلسوف و علامه اشتهار يافت.

استاد توانمندي كه از عجميان به عنوان يگانه استثنا در مجمع لغوي مصر به عضويت پذيرفته شد. مقامي كه بسيار از عرب ها را در آن جايگاه راهي نيست و سلجوقي يگانه عضو از كشور هاي غير عربي زبان، درآن مجمع لغوي بود.(1)

فرزانه يي كه همروزگارانش نبوغ برتر او را صحه گذاشتند و جامي عصرش خواندند. و در كتاب آثار هرات گفته شده است: سلجوقي روح بسيار داناي هرات است.(2) و مولوي محمد حنيف بلخي مي نويسد: او بيدليست پخته و ژرف،‌ حافظ شناس سرشار و مولانا دوست با معرفت بود.(3)

صلاح الدين سلجوقي در سال 1274 يا 1275 خورشيدي، 1313 قمري و 1896 ميلادي در كنار قلعه اختيار الدين در شهر هرات زاده شد، پدرش مفتي سراج الدين نام داشت او در شعر زماني سلجوقي، گاه مفتي و گاهي هم خطيب تخلص مي كرد. خانواده سلجوقي همه اهل علم و معرف بودند. آن گونه كه خود نوشته است:

من در هرات از يك عايله يي كه تا ياد مي دهند علما معقول و منقول بوده اند، به وجود آمده ام(4)

دانشمند بزرگ، فيلسوف والا، زبان دان و ديپلومات بزرگ گرديد. آثار ارجمندي در ادب و فلسفه و الهيات ايجاد كرد و در 16 جوزاي 1349 خورشيدي بدرود حيات گفت و در شهداي صالحين به خاك سپرده شد.

مقام و ابعاد شخصيت:

استاد صلاح الدين سلجوقي به عنوان نخبه ترين شخصيت علمي و فلسفي معاصر جامعه ما، عنصر شاذ ومنشور كثير الابعادي بود كه همروزگارانش به عنوان اديب، شاعر، منتقد، فقيه، محدث، مفسر، نويسنده، ديپلومات، مبلغ و فيلسوف مي شناختند.

شايد سلجوقي يگانه دانشمندي است كه نبوغ و استعداد و گستره دانشش سبب گرديده بود تا در زمان حياتش او را بشناسند و متصف به همه اوصاف علمي بدانند.

سلجوقي كه نخستين آموزش ها را از پدر دانشمند خويش گرفته بود، تا سن 20 سالگي با علوم عربي كاملاً آشنا شده بود. بعد به مدرسه سلجوقي هاي هرات رفت و علوم مروجه جهاني را آموخت، تا استاد مسلم فلسفه، تصوف، الهيات و ماورالطبيعه شد.

به پاكستان و هند وعربستان سفر كرد، اردو و عربي و انگليسي آموخت. در كنار سعي و تلاش حافظه قوي نيز ياور سلجوقي بود.

نوشته اند: «فيلسوف شهير حافظه نهايت قوي دارد... كتابخانه ندارد. هرگاه در منزلش چند جلد كتابي ديده شود، آنهم ديگر مال خودش نيست. تا چشم و دماغ كار مي كند دماغ و سينه او مدفن و گنجينه از چيزهاي بسيار گرانبهاست كه حتي بدبينان او نيز منكر آن نيستند.» به قولي: «علاوه بر ادبيات زيادي از اين ويژگي ها سبب گرديد كه در روزگار حياتش، شماري جامي هروي خواند، برخي نبوغش را با نويسنده فرانسوي اناتول فرانس همرنگ دانستند. تا آنجا كه گفتند: سلجوقي يك كس نيست، شخصيت علمي اين مرد به چند كس منتهي مي شود. و به سخن ديگر مي گفتند: سلجوقي در تمام علوم قديمه كه غالباً آنها را بر اساس متني فرا گرفته تبحر دارد. ولي در دانستني هاي فلسفه و تصوف و الهيات و ماورالطبيعه يد طولي دارد. سلجوقي از هر فلسفه سر بر آورده و درين راه گام هاي متين و فراخ و طولاني برداشته و خيلي هم پيش رفته است.(7)

وسعت دانش، دامنه سيرت او را نيز وسعت بخشيد. در هند، پاكستان، ايران و كشور هاي عربي به عنوان دانشمند و علامه مي شناختند.

علي اصغر حكمت دانشمند بزرگ ايران كه در استالف چند ساعتي با استاد سلجوقي نشسته بود مي نويسد: «خودش را در برابر مرد دانشمند بزرگي مي بيند كه يادي از فارابي و ابن رشد مي دهد.(8)

همچنان يكي از روزنامه نگاران امريكايي،‌ وقتي در دفتر كار سلجوقي با او ملاقات كرد و با انگليسي صحبت نمودند، در ختم ملاقات به رفقايش چنين گفت: «رئيس مطبوعات افغانستان فيلسوف بزرگي است او با چنان تخنيك بحث كرد و الفاظ و اصطلاحات در فلسفه و علم از زبانش شنيده شد كه... اكثر جوانان امريكايي و اروپايي از فهم آن عاجز هستند.(9)

خصايص فردي سلجوقي:

استاد صلاح الدين سلجوقي، با استعداد و نبوغي كه داشت، به گونه طبيعي داراي خصايصي بود كه در افراد عادي كمتر سراغ مي شد.

غلام حبيب نوابي شاگرد استاد سلجوقي كه شماري از نامه هاي استاد عنواني او نگارش يافته است، از ديدها و دريافت هاي خويش، پيرامون خصايص فردي، استاد سلجوقي، نكاتي را يادآور مي شود كه به عنوان دقيق ترين تذكرات مي شود، نقل گردد:

«نويسنده شهير... داراي يك شعله سرمست از سرور و نشاط خاصي است... و از اين دارايي، گاهي زياد پرحركت و به وضع و حالت غير متعارف و تمايزي به نظر مي آيد.»(10)

«بسيار مي نوشت و بسيار حرف مي زد. نقد و تبصره داشت... بسيار وسيع حرف مي زند، به آواز مي خندد و بسيار مي خندد. مرد مزاحي درجه اول است. هر نوع كلمات بي پرده و امثله و ابيات هزل آميز از دهانش مي پرد. كمتر آرامش و سكون خود را حفظ مي تواند وقتي فكر كند... كوتاه كوتاه ولي سريع و تند قدم مي زند. عرض و طول اتاق يا دهليز يا صحن عمارت را گاهي به شدت مي پيمايد.(11)

«بسيار به سرعت، ولي روان و صاف حرف مي زند و لهجه اش از هرات... سررشته كافي دارد.

.... در امور اداري و حسابي... دلچسپي ندارد. به اجراي كارهاي (امورخانه) مايل نيست.(12)

همچنان نوابي مي نويسد: «در شيك پوشي درجه دوم است. كم غذا مي خورد، به صحت و نظافت ديگران زياد توجه دارد. كلاه كبودچه به سر مي كند، موتر مي راند، در باغچه اش نهال مي نشاند و...

مهمان را دوست دارد و با گشاده رويي پذيرايي مي كند، ريشش را بكلي نمي تراشد. از سر وپايش قيافه يك فيلسوف بسيار نظيف خوش بين و خوش طبع و زنده دل و مهربان و بشردوست خوانده مي شود.

وظايف رسمي:

استاد سلجوقي كه در دامن پدر دانشمند و بعدها در مدرسه سلجوقي ها علوم زبان را فرا گرفته بود، جهت انجام خدمت بيشتر به امور رسمي روي آورد.

در سال 1294 نخستين وظيفه رسمي خود را به عنوان مفتي محكمه هرات آغاز كرد. در سال 1300 مدير معارف و مدير جريده اتفاق اسلام هرات شد. در 1302 استاد منطق و ادبيات در ليسه اماني كابل شد بعد از اين مديريت مجله مروت را بدوش گرفت.

در 1305 در دارالتحرير شاهي منشي شد، و در 1307 در وزارت امور خارجه مدير مطبوعات مقرر گرديد. در سال 1310 در بمبئي قنسول و بعد در دهلي جنرال قونسل شد.

در سال 1318 به حيث اولين رئيس مستقل مطبوعات مقرر گرديد. بعد از آن بحيث مستشار و وزير مختار درجه اول در سفارت افغانستان دركراچي تقرر يافت.

در سال 1328 از سوي مردم هرات در شوراي ملي انتخاب شد.

در 1332 بار ديگر رئيس مستقل مطبوعات شد.

از 1333 تا 1341 سفير افغانستان در مصر بود و از همانجا متقاعد گرديد.(13)

غلام حبيب نوابي، از دوره حبس سلجوقي نيز نام مي برد،‌ اما معلوم نيست در كدام سال بوده(14) و در منابع ديگر، از معلمي استاد سلجوقي در ليسه استقلال، حبيبيه، مديريت جريده فرياد و كار در دارالتاليف نيز ياد شده است.(15) در كتاب «هو از هو» به زبان انگليسي استاد سلجوقي در 1915 معلم فارسي و عربي حبيبيه و در 1921 معلم ادبيات فارسي ليسه استقلال معرفي شده است.(16)

آثار و تاليفات:

استاد صلاح الدين سلجوقي، كتابها، رساله ها و مقالات فراواني در زمينه هاي فلسفه، اخلاق، سياست،‌ ادب، هنر، الهيات، و علوم اجتماعي به زبان هاي دري و عربي آفريده است. به اضافه اشعاري كه از استاد برجا مانده است.

ترجمه از عربي و انگليسي:

1- ترجمه قسمتي از جلد دوم تاريخ فتوحات اسلام، تاليف سيداحمد، چاپ 1309 خورشيدي، هرات

2- علم اخلاق نيكوماسي با تمهيد و معرفي و ترجمه اخلاق ارسطو، چاپ 1332 خورشيدي، كابل

3- تهذيب الاخلاق ابن مسكويه، چاپ 1334 خورشيدي، كابل

تاليف به عربي:

4- الاضوأ في ميادين التفكير و الفلسفه و العلم و اللغه و الادب، 1340، قاهره.

5- الاسلام في العلوم والفنون، به عربي 1375 قمري

6- كتاب اخلاق، براي مكاتب متوسط، كابل، 1297

7- كتاب در علم معاني و بيان و بديع، براي وزارت معارف، 1297، كابل

8- افكار شاعر، چاپ اول كابل 1326، اين كتاب مجموعه يي از يادداشت هاي ادبي استاد سلجوقي است پيرامون شاعران بزرگ زبان فارسي- دري: حضرت حافظ، مولاناي بلخ، گلشن راز، اميرحسيني سادات، شيخ محمود شبستري، بيدل و خاقاني.

9- مقدمه علم اخلاق كه در دو بخش در 1331 در كابل نشر شد. اين كتاب پيرامون فلسفه‌ي اخلاق و ديدگاه هاي استاد در پيوند با سجاياي اخلاقي، تدوين يافته است.

10- جبيره كه در 1335 در كابل نشر شد، اين كتاب نيز در زمينه اخلاق است و تداوم مقدمه علم اخلاق.

11- نگاهي به زيبايي، كابل 1342،‌ درين اثر سلجوقي مي خواهد علم جديد را با پايه هاي اخلاق و فضيلت استوار سازد. تشويق به فراگيري علوم جديد دارد و راهنمايي مي كند كه بايد آن علوم به علم اخلاق و فنون ظريفه جبيره شود.

12- گوشه‌ي از پيغام تو، ضميمه ترجمه‌ي «محمد در شيرخوارگي» كابل، 1342، اين ضمينه در كتاب 641 صحفه يي، يك ربع كتاب را احتوا مي كند و نشاني است از بيان استوار و احاطه علمي استاد صلاح الدين سلجوقي.

13- نقد بيدل، كابل، 1343،‌ اين كتاب كه بدون مقدمه و موخره است، در حقيقت مجموعه از يادداشت هاي استاد سلجوقي است پيرامون برخي اصطلاحات، واژه ها و رمز و رازهاي بيدل كه براي استفاده عموم، همان گونه نشر شده است.

14- تجلي خدا در آفاق و انفس، كابل 1344، موضوع اين كتاب اثبات وجود خداوند(ج) است كتاب مشتمل است بر راز و نياز، مقدمه، فصلي در الحاد و اقسام آن و بحثي در باره‌ي تجلي خدا در آفاق و انفس.

15- تقويم انسان كابل، 1352،‌ اين كتاب چكيده‌ي باورهاي استاد سلجوقي است پيرامون انسان و انسانيت كه اميد تحقق آن را داشته است.

16- انسان فردا، (هنوز چاپ نشده است) و همچنان كتاب هاي ديگري چون ثروت، اخلاق، قواعد ادبيه، ادبيات كه در دانشنامه تذكار يافته است.(17)

17- مقالات: از استاد سلجوقي، مقالات فراواني به فارسي-دري و عربي در زمينه هاي مختلف نشر گرديده است.

از جمله 40 مقاله استاد سلجوقي، توسط محمد علم غواص تدوين گرديده كه تا هنوز چاپ نشده است.(18)

سلجوقي و شعر:

سلجوقي همان گونه كه در اخلاق و فلسفه و ادب و الهيات مي نوشت، اين مفاهيم را در حرير شعر نيز مي بافت و به بيان مي آورد. به گونه‌ي نمونه ابياتي را از يك قصيده‌ي سلجوقي شاهد مي آوريم:

شبي زكجروي هاي گنبد گردون

زساز شعبده هاي سپهر بوقلمون

بدم به پير فلك گرم در خطاب و عتاب

كه اي ستمگر بد فعل كج نهاد حرون

زكين تست كه كفار گشته مستولي

زكيد تست كه اسلام گشته خواروزبون

چرا كراسه اسلام در حضيض بلاست

به اوج دبدبه وطنطنه است انگليون

همه بقاع مقدس بدست كفر اسير

فسرده گشته ز اشكال كاپيتولاسيون

نحوست تو شده سهم ملت اسلام

سعادت تو شده وقف ملت ملعون

چو گوش كرد فلك از من اين خطاب رهين

جواب داد به من كاي سفيه سفله دون

زكج نهادي خود نجس گشته يي به جهان

چراكني تو زحل را به نحسيت مطعون

از آن زمانكه زاوج شريعت افتادي

به چاه ذلت و ادبار رفته يي واژون(19)

 

پي نوشت ها:

1- علامه سلجوقي انديشمند فردا «مجموعه مقالات» هرات،‌ نشر انجمن ادبي هرات، 1386، ص11 به نقل از مجله‌ هري، شماره دوم سال اول، پيام كانون فرهنگي حكيم ناصر خسرو بلخي.

2و3- پر طاووس، محمد حنيف، حنيف بلخي، پشاور، 1381، ص422

4- سلجوقي انديشمند فردا،‌همان، ص9، در نامه خطاب به محمد شوكت التوني نويسنده كتاب محمد در شيرخوارگي و خوردسالي يا «يتيم جاويد».

5- علامه سلجوقي،‌ همان، ص17-19

6- همان،‌ ص 18

7- سلجوقي، همان ص12-13

8و9- همان، ص 16

10- علامه سلجوقي، غلام حبيب نوابي، چاپ اول 1332،‌ چاپ دوم 1382 پشاور، ص7

11- همان، ص8

12- همان،‌ص9

13- مشاهير افغانستان،‌ سيدمحي الدين هاشمي، مترجم ادبيار زرينگر، پشاور، 1378، ص62

14- سلجوقي، غلام حبيب نوابي، همان، ص15

15- علامه سلجوقي انديشمند فردا، «مجموعه مقالات»، مردي در جستجوي آب زندگاني، نظري آريانا، هرات، انجمن ادبي هرات، ص10

16- معاصرين سخنور، مولانا خسته، ص214

17- دانشنامه ادب فارسي، ادب فارسي در افغانستان، ج2، سرپرستي حسين انوشه، تهران، 1378، ص516

18- سلجوقي انديشمند فردا، همان، ص14

19- پرطاووس، مولوي محمدحنيف، حنيف بلخي، پشاور، 1381، ص425، متن كامل قصيده را در پرطاووس بخوانيد.

 

برگرفته از :سایت پیام مجاهد


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نويسنده: فضل حق فکرت تاريخ: سه شنبه 17 تير 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید! در این وبلاگ - اشعار.داستان ها.طرح های ادبی خودم وهم چنان گزیده اشعار.داستان ها.طنزها.طرح های ادبی وسایرگزیده های ادبی وهنری دیگران به نشر می رسد.

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to f.fekrat.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com